کشورایران سرزمینی دارای تاریخ و تمدن کهن درهنر و صنعت با ذخایر متنابهی از کانیهای مورد نیاز صنعت کاشی به شمار میآید. صنعت کاشی در ایران سابقهای دیرین دارد. این صنعت باتوجه به برخورداری از منابع ذخایرطبیعی نیروی انسانی ، انرژی و تکنولوژی دارای مزیت نسبی افتصادی ارزشمندی است
تولید کاشی و سرامیک ۲۴۸ برابر شده است از زمان احداث اولین واحد تولید کاشی در ایران حدود ۴۵ سال می گذرد. روند این صنعت طی ۴۵ سال گذشته به گونه ای بوده است که از تولید ۵۰۰هزار مترمربع در سال ۱۳۳۹ به ۱۲۴میلیون مترمربع در سال ۸۴ رسیده است (۲۴۸ برابر). با بررسی طرح های در حال اجرا اعم از واحدهای جدید و طرح های توسعه واحدهای در حال کار پیش بینی می شود که روند افزایش ظرفیت در چند سال آینده ادامه داشته باشد و ظرفیت اسمی واحدها در سال ۱۳۸۵ به ۲۷۰میلیون مترمربع و در سال ۱۳۸۶ به بیش از ۳۳۰میلیون مترمربع برسد. این در حالی است که ظرفیت های نصب شده در سال های فوق بالاتر از میزان تولید بوده است. به طور کلی تولید و رشد صنعت سرامیک ایران را می توان به چهار دوره کاملا مجزا تقسیم بندی کرد
دوره اول از سال ۱۳۳۸ تا سال ۱۳۵۷ سیاست گذاری های صنعتی قبل از انقلاب در قالب برنامه های ۵ ساله توسعه و به موازات آن ایجاد زیرساخت های لازم در ابتدای دهه ۳۰ به گونه ای شکل گرفت که سرمایه های حاصل از بخش تجاری کشور به مسیر ایجاد واحدهای کوچک و بزرگ صنعتی و تولید هدایت شود. در بخش صنعت کاشی و سرامیک ایران نیز مشاهده می شود که موسسان و سرمایه گذارانی که برای اولین بار اقدام به احداث کارخانه کاشی نموده اند دارای پایگاه بازاری بوده و طبیعتا سرمایه حاصله نیز منشا تجاری داشته است. سرمایه گذاری و احداث واحدهای اولیه کاشی و سرامیک براساس شرایط و امکانات ذیل صورت گرفت
این میزان واردات نه تنها هیچ گونه اثر سوء بر تولید داخلی نداشت، بلکه به لحاظ کیفیت و تنوع طرح های کاشی وارداتی، زمینه برای ارتقای سطح کیفی محصولات داخلی نیز فراهم می شد
دوره دوم از سال ۵۸ تا ۱۳۶۸ با پشت سر گذاشتن التهابات ناشی از انقلاب و تثبیت نظام جدید سیاست گذاری های صنعتی کشور بر اساس تز خودکفایی در تولید به جای واردات شکل گرفت. تاثیر این سیاست گذاری در صنعت کاشی کشور در احداث واحدهای جدید و توسعه کارخانه های احداث شده قبل از انقلاب نمایان شد. در سال ۱۳۶۵ با نظارت وزارت صنایع با خرید
انبوه برای تعداد ده واحد کاشی شامل چهار واحد کاشی کف هر یک با ظرفیت اولیه ۷۵۰هزار مترمربع و ۶ واحد کاشی دیوار هر یک با ظرفیت اولیه ۵/۱میلیون مترمربع گشایش اعتبار شد. ماشین آلات کارخانه های مذکور از سال ۶۶ تدریجا وارد شد و اولین واحد فوق در سال ۱۳۷۲ و بقیه واحدها تدریجا تا سال ۱۳۷۵ به بهره برداری رسیدند. در این زمان مجموع ظرفیت تولید کاشی و سرامیک ایران به حدود ۲۰میلیون مترمربع رسید که نشان دهنده عزم راسخ سیاست گذاران صنعتی کشور و مسوولان مربوط به تحقق تز خودکفایی و تولید جایگزین واردات می باشد. به دلیل محدودیت های ارزی و همچنین رسیدن کیفیت تولیدات کاشی و سرامیک کشور به سطح مطلوب که همانا تامین نسبی نیازهای داخلی بود، محدودیت های تعرفه ای برقرار شد و ورود کاشی و سرامیک عملا متوقف گردید
دوره سوم از سال ۶۸ تا ۷۹ در این دوره به دلیل پایان یافتن جنگ و تثبیت شرایط داخلی و رونق گرفتن صنایع خصوصا ساختمانی و نیاز روزافزون به مصالح ساختمانی من جمله کاشی و سرامیک، روند سرمایه گذاری و رشد صنعت کاشی و سرامیک با شتاب بیشتری ادامه یافت و با ورود تدریجی محصولات واحدهای جدیدالاحداث به بازار داخلی و تامین کامل نیازهای بازار، بخشی از آن نیز روانه بازارهای بین المللی شد. متوسط رشد سالانه از سال ۵۸ تا پایان ۷۹ (به مدت ۲۰ سال) حدودا معادل ۲/۸درصد می باشد که این درصد رشد دقیقا براساس پارامترهایی مانند رشد جمعیت و رشد اقتصادی کشور بوده است
دوره چهارم (از ابتدای سال ۱۳۸۰ تا پایان سال ۸۴ و پیش بینی تا سال ۸۶) همانگونه که قبلا ذکر شد رشد صنعت کاشی و سرامیک ایران طی سه دوره اول (۱۳۷۹ -۱۳۳۸) رشد متوازن و منطبق بر نیاز بازار داخلی و توان صادراتی این صنعت بوده است. با تصویب برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور و ایجاد تسهیلات برای سرمایه گذاری و تشکیل صندوق ارزی هجوم
سرمایه گذاران برای احداث واحدهای جدید با صدور سهل و آسان موافقت اصولی و پرداخت تسهیلات توسط شبکه بانکی کشور شروع شد. به طوری که ظرف مدت دو سال بیش از ۵۰۰میلیون مترمربع موافقت اصولی صادر گردید که بیش از ۲۲۰میلیون آن وارد فاز اجرایی شد. تولید و مصرف از نیمه دوم سال ۱۳۸۱ توازن بین مصرف و تولید به هم خورده و آثار مازاد تولید در بازارهای داخلی به صورت نابسامانی هایی در شبکه تولید و توزیع نظیر افزایش کمیسیون عاملین فروش، افزایش زمان دریافت وجه کالا، عرضه کاشی و سرامیک درجه ۱ و ۲ به قیمت کالاهای با درجه
پایین تر، حذف درجه ۱ و ۲ از لیست قیمت ها و موارد دیگر نمایان شد. با گذشت زمان و افزایش سریع تولیدات و رسوب بخشی از تولیدات در سطح بازار و کارخانه ها و افزایش نابسامانی ها مرحله ورود به بحران از نیمه دوم سال ۱۳۸۲ شروع شد. در جدول روند افزایش تولید، میزان مصرف ، میزان صادرات طی ۱۲ سال گذشته(۱۳۸۴ -۱۳۷۲ و پیش بینی تا پایان سال ۱۳۸۵ نشان داده شده). صادرات روند صادرات و میزان آن در طی سال های ۷۲ الی ۸۲ روند ثابت و بین ۵ تا ۶میلیون مترمربع در سال در نوسان بوده است و در سال ۸۳ و ۸۴ به میزان ۹۳۵۱۰۰۰ و ده میلیون و ۸۶۲هزار تن رسیده است و آن هم فقط به خاطر اجبار نه به دلیل تمایل تولیدکنندگان به صادرات بلکه به دلایل ذیل بوده است
اشباع بازارهای جهانی اکنون با توجه به واقعیت های فوق آیا امکان افزایش جهشی صادرات کاشی و سرامیک ایران وجود دارد؟ راهکارهای خروج از بحران آمار و ارقام نشان از بحران و استمرار آن دارد و می بایست مسببان اصلی در ایجاد بحران (مجموعه تولیدکنندگان و سرمایه گذاران، سیاستگذاران صنعتی و شبکه بانکی کشور) هدف اصلی را متمرکز بر نجات سرمایه های ملی اعم از مادی و انسانی که به سمت اضمحلال و نابودی می رود، نمایند. متاسفانه عظمت فاجعه و ابعاد آن شاید مانع از تحقق تمام اهداف و حل کلیه مشکلات گردد. اما موفقیتی هر چند اندک اولا می تواند در کوتاه مدت باعث نجات بخشی از سرمایه های ملی گردد و ثانیا می تواند مقدمه ای بر انسجام هر چه بیشتر دست اندرکاران و کسب موفقیت های بیشتر برای حل کامل بحران در آینده باشد
لعاب بیرنگ: این نوع لعاب که برای پوشش سطح چینیهای بدلی ظریف بکار میرود، بی رنگ و شفاف است و از مخلوط کلسیم و سیلیس و خاک چینی سفید تهیه میشود
لعاب رنگی: برای رنگ آبی از اکسید مس (Cu2O) ، برای رنگ زرد از اکسید آهن (FeO) و برای رنگ سبز از اکسید کروم (Cr2O3) ، برای رنگ زرد از کرومات سرب و برای رنگ ارغوانی از ارغوانی کاسیوس استفاده میشود.
• لعاب کدر: این نوع لعاب که برای پوشش چپنیهای بدلی معمولی بکار میرود و از مخاـوط SnO2 , PbO , SiO2 , Pb3O4 ، نمک و کربنات سدیم تهیه میشود که آن را پس از ذوب کردن ، سرد کردن و پودر کردن ، در آب به صورت حمام شیر در میآورند و شیئ لعاب دادنی را در آن غوطهور میکنند
مواد سرامیکی خواص ویژه ای از خود نشان می دهند به طوری که این امر موجب می گردد که جایگزین دیگری با مواد دیگر نداشته باشد وبنابراین نقش ویژه ای در تهیه انواع بیشماری از ادوات و تجهیزات بازی می کند. برای ایجاد یک خواص خوب و مناسب ودر نتیجه بکارگیری صحیح مواد سرامیکی دانستن اطلاعات درمورد رابطه بین خواص و ریزساختار مواد سرامیکی ضروری است
ریزساختار مواد بستگی زیادی به فرآیند تولید و روش تهیه دارد. سرامیک های پیشرفته امروز کاربردهای بسیار فراوانی دارند و امروزه سعی بر تولید مواد سرامیکی است که به شکل کامل تولید شده و بعد از تولید نیاز به ماشین کاری و در نتیجه تحمیل هزینه اضافی به سیستم حذف گردد
مواد جدیدی که امروزه اهمیت ویژه ای برای تحقیق و توسعه این مواد در نظر گرفته می شوند در زمینه سرامیک به شرح زیر می باشند
بیوسرامیک ها که تاثیر به سزایی در رشد صنعت پزشکی و بهبود وضعیت سلامتی جوامع انسانی داشته اند، مواد ساینده نظیر ابزار برش و چرخ های ساینده که کاربری آن در صنایع کاربردی فلزات و … است. سرامیک های سخت و بسیار سخت (hard and Super hard ceramics) موادی هستند که مطالعه بر روی آن ها بسیار پر اهمیت و البته هزینه بر است
روش های مطالعه رفتار مواد در دماهای بالا، فیلترها، خوردگی مواد نیز نیاز به تقویت دارد. تجزیه SO و NO در فرآیند احتراق محصولات سرامیکی در دماهایی پائین از طریق احیای کاتالیتیک (Catalytic reduction) مورد بررسی قرار گیرد. اجزای سرامیکی برای هایپر فیلتراسیون (Hyper filtration ) گازی در اندازه مولکولی در مایع آب مناسب هستند. الکتروسرامیک ها کاربردهای بسیار متنوعی داشته و شامل سرامیک های با هدایت یونی (کاربرد در باتری ها و سنسورها)، عایق های الکتریکی، نیمه هادی ها و سوپرهادی ها می گردند
سرامیک های فروالکتریک کاربردهای بسیار زیادی در خازن ها، سنسورها، سرامیک های پیزوالکتریک، اجزای الکترواپتیک ترمیتورها دارند که بسیار مورد توجه محققان هستند. سرامیک های فرو مغناطیس نقش اساسی در صنعت الکترونیک ایفا کرده و کاربرد آن در سیستم های ذخیره سازی، ارتباطات ماهواره ای، تلویزیون و سایر سیستم های الکترونیکی است
اجزای کوچک شده الکتروسرامیک ها (Miniaturization) موادی هستند که در آینده کاربردهای زیادی خواهند داشت. مصرف ۱۰۰ میلیون مترمربع کاشی و سرامیک در سال تولید کاشی در ایران تا قبل از سال ۱۳۳۹ به صورت دستی در کارگاه های کوچک صورت می گرفته است و در این سال تولید کاشی ماشینی با احداث کارخانه کاشی ایرنا آغاز گردید و به دنبال آن کارخانجات سعدی، نیلو، یزد، اصفهان و حافظ جزو اولین واحدهای تولید کاشی، احداث و راه اندازی شدند. روند رشد و توسعه کارخانجات ادامه پیدا نمود و تا سال ۱۳۷۲ به ۱۴ واحد به ظرفیت ۵/۳۱ میلیون مترمربع رسید که سهم کاشی دیواری با ۷ واحد ۸۵ درصد و سهم کاشی کف با ۷ واحد ۱۵ درصد بود. در پایان سال ۱۳۸۳ تعداد کارخانجات به ۵۶ واحد با ظرفیت اسمی ۱۶۶ میلیون مترمربع و تولید نیز به ۱۲۳ میلیون مترمربع رسید
تا پایان سال ۱۳۸۳ مبلغ ۴۶۳ میلیون دلار از بدو تاسیس صندوق ارزی (سال ۱۳۸۱) به طرح های توسعه و واحدهای جدید کاشی و سرامیک ارز تخصیص یافته و گشایش اعتبار شده و ۱۸۹ میلیون دلار ارز نیز تخصیص یافته که گشایش اعتبار صورت نپذیرفته است. (تعدادی نیز به صورت فاینانس ماشین آلات خود را وارد نموده اند) سهم کاشی و سرامیک از کل ارز گشایش یافته ۸ درصد می باشد. بدین ترتیب تا پایان سال ۱۳۸۵ تعداد کارخانجات تولید کاشی و سرامیک به ۷۱ واحد و ظرفیت اسمی آنها بالغ بر ۳۱۳ میلیون مترمربع خواهد رسید
صادرات انواع کاشی و سرامیک در سال ۱۳۸۳ به ۳/۹ میلیون مترمربع و به ارزش ۲/۳۲ میلیون دلار رسید که نسبت به سال ۱۳۷۲ از نظر وزنی ۵۵ درصد و از نظر ارزش ۷۹ درصد رشد نشان می دهد. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد برای در اختیار گرفتن بازارهای صادراتی و کنترل مستمر آن، نکات ذیل دارای اهمیت ویژه ای می باشند
برخی از معضلات مبتلا به بخش صنعت، صنایع فعال در بخش کانی های غیرفلزی مانند واحدهای تولید کاشی و سرامیک، چینی آلات، سیمان و نسوز را با مشکلات عدیده ای مواجه کرده است. در سال های اخیر افزون بر ۴۰۰ میلیون یورو از محل صندوق ذخیره ارزی برای صنعت کاشی و سرامیک کشور سرمایه گذاری شده است. لیکن مشکلاتی از قبیل واردات بی رویه کالاهای غیراستاندارد از
چین، افزایش هزینه های خدمات و مشکل حمل و نقل، بهره بانکی بالا، قانون کار، مشکلات مرتبط با نرخ دلار و… در زمره معضلاتی است که صنایع فعال در کانی های غیرفلزی را دچار مشکل نموده است. این در حالی است که اکنون موافقت اصولی احداث کارخانه هایی با مجموع ظرفیت تولید ۳۵۰ میلیون مترمربع در سال نیز صادر شده است و این واحدها در سال های آتی فعالیت خود را آغاز می کنند
در پایان یادآور می شود با توجه به میزان مصرف کاشی و سرامیک در کشور که حدود ۱۰۰ میلیون مترمربع می باشد و با توجه به این که رویکرد کلی وزارت بازرگانی مبتنی بر کاهش تدریجی سطح عمومی تعرفه هاست، افزایش تعرفه بیش از ۹۰ درصد برای اقلام یاد شده منطقی به نظر نمی رسد. مضافا بیش از ۹۵ درصد از مصرف داخل توسط تولیدات داخلی تامین می شود و افزایش تعرفه حداکثر ۵ درصد از میزان مصرف (معادل ۵ میلیون مترمربع) را تحت تاثیر قرار خواهد داد. از
طرف دیگر افزایش موانع غیرتعرفه ای نظیر تغییر ارزش کف، طبق تعهدات ایران جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) امکان پذیر نمی باشد و البته در صورت استفاده از دامپینگ توسط تولیدکنندگان خارجی، ایران می تواند از اقدامات تامینی و جبرانی ضد دامپینگ استفاده نماید